کاهش ۶١٠٠ مترمکعبی سرانه آبهای تجدیدشونده هر ایرانی
شرایط زیستمحیطی ایران تغییر شگرفی داشته، جمعیت کشور همچنان روند صعودی را طی میکند و درکنار این موارد نمیتوان کتمان کرد که مسئولان خیلی دیر به فکر حفظ منابع آبهای تجدیدشونده افتادند. تمام این عوامل درکنار یکدیگر بحران آبی را ایجاد کردهاند که احتمالا نسلهای پس از ما باید جور آن را بکشند.
۴۰سال قبل هر ایرانی بیش از ۷هزارو۵۰۰ مترمکعب در سال آب تجدیدشونده دراختیار داشت اما امروز این میزان به کمتر از یکهزارو۴٠٠ مترمکعب رسیده است.» این جمله حمید چیتچیان وزیر نیرو بود که در خبرگزاریهای دیروز منتشر شد. وزیر نیرو در ادامه گفت: با وجود بارشهای مناسب جوی در سال آبی ٩۵-٩۴ شمسی، بحران ایران کماکان ادامه دارد. کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا، افزایش تبخیر و افزایش جمعیت منابع آبی را کاهش دادهاند. به گفته او، مطابق گزارشهای سازمان ملل همه مناطقی که سالانه کمتر از هزارو۵٠٠ مترمکعب آب تجدیدشونده داشته باشند، وارد مرحله بحران شدهاند. بنابراین ایران نیز دچار تنش آبی است.
همان جمله اول وزیر شاید تمام امیدهای سادهلوحانه برای تجدید منابع آب و اینکه روزی دوباره ایران پرآب شود را بر باد میدهد. اواخر سال گذشته خبر گذر جبهه هوایی النینو و موج بارندگی برای مناطق خشک، بسیار خوشایند بود. درواقع نیز از اواخر سال گذشته شمسی و در بهار امسال، کشور برخلاف سالهای گذشته بارشهای مکرری را شاهد بود، اما هیچ کدام از اینها برای خشکاندن ریشه کمآبی درایران کافی نبوده است. این درحالی است که تنها افزایش بارشها نمیتواند این روند را معکوس کند.
شرایط زیستمحیطی ایران تغییر شگرفی داشته، جمعیت کشور همچنان روند صعودی را طی میکند و درکنار این موارد نمیتوان کتمان کرد که مسئولان خیلی دیر به فکر حفظ منابع آبهای تجدیدشونده افتادند. تمام این عوامل درکنار یکدیگر بحران آبی را ایجاد کردهاند که احتمالا نسلهای پس از ما باید جور آن را بکشند.
درهمین راستا دکتر ناصر شاهنوشی، استاد دانشکده کشاورزی و عضو هیأتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد به «شهروند» میگوید: در سال ١٣٣٨ شمسی سرانه آبهای تجدیدشونده هر ایرانی حدود ١٢هزار مترمکعب بوده، حال آنکه این رقم اکنون به ١٣٠٠ تا ١۴٠٠ مترمکعب رسیده است. این روند ارتباط مستقیم با میزان جمعیت دارد. نباید فراموش کرد که منابع طبیعی و جمعیت ارتباط مستقیمی دارند.او در ادامه میافزاید: براساس معیارهای بینالمللی اگر سرانه آبهای تجدیدشونده درکشوری دوهزار مترمکعب باشد، آن کشور با مشکلی از لحاظ آبی روبهرو نخواهد شد. البته برخی کشورها با اینکه سرانه آب تجدیدشونده کمتری دارند، اما تنش ندارند مانند برخی کشورهای اروپایی که سرانه آنها ١٣٠٠ تا ١۴٠٠ مترمکعب است، زیرا برای این روند برنامهریزی کردهاند.
او با اشاره به اینکه سهم هر نفر از آبهای تجدیدشونده براساس فرمول کل جمعیت تقسیم بر مقدار آب قابل اطمینان برای عرضه به دست میآید، اضافه میکند: هرچند در سالهای اخیر نرخ رشد جمعیت ایران منفی شده اما میزان رشد جمعیت همچنان ادامه دارد، بهطوری که سالانه حدود یکونیممیلیون نفر به جمعیت افزوده میشود.
عضو هیأتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد همچنین معتقد است؛ این تنش در سالهای آتی ادامه خواهد داشت زیرا منابع آب قابل اطمینان از بین رفتهاند و ازسوی دیگر رشد جمعیت همچنان ادامه دارد، اما کاهش سرانه آب ایران فقط به مشکل افزایش جمعیت مربوط نمیشود. کاهش بارشها هم تأثیر داشتهاند.
به گفته او، درچنین حالتی سیاستهای افزایش جمعیتی ویرانگر خواهند بود و ما را با بحران مواجه میکند و اگر طبعات افزایش جمعیت سنجیده نشود، بهطورحتم بحران بزرگتری در انتظارمان خواهد بود.
تمرکز دولت فقط آبهای سطحی بود
ازسوی دیگر شاهنوشی سیاستها و برنامههای دولتی را مقصر دیگر کاهش آبهای تجدیدشونده میداند. او دراینباره میگوید: طی سالهای گذشته متاسفانه دولت و همچنین وزارت نیرو بیشتر روی آبهای سطحی تمرکز کرده بود و توجه زیادی به مدیریت آبهای زیرزمینی نداشت. درهمین راستا روان آبها نیز کاهش یافت و در نتیجه یکی از منابع تأمین آبهای زیرزمینی نیز تحلیل رفت. درحال حاضر با توجه به وضع موجود باید روی تعادلبخشی آبهای زیرزمینی تمرکز کنند.
شاهنوشی تأکید میکند: این روند فقط مربوط به دولت کنونی نمیشود. پس ازپیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران دولتها بیشتر روی سازندگی تمرکز کردند و سدسازی اهمیت یافت، اما حدود ٢۵، ٢۶سال قبل نیز محققین دانشگاهی گفتند صنعت سدسازی، درجهان، صنعت مردهای به شمار میآید، اما مسئولان توجهی نکردند. اکنون هم به نظر من باید تمام پروژههای سدسازی متوقف شود. ازسوی دیگر ما میراث دیگری هم دراختیار داشتیم که از آنها استفاده نکردیم، مانند قنات بهطوری که قناتها اکنون در ایران بیشتر جنبه تاریخی دارند و کارایی قبل را ندارند. حال آنکه وجود آنها به حفظ آبهای زیرزمینی کمک میکند.
سیاستهای دولت همگرا نیست
ازسوی دیگر شهره صدری کارشناسارشد محیطزیست و ارزیابی و آنالیز معتقد است؛ کاهش قابل توجه ذخایر آبهای زیرزمینی در ایران پدیدهای است که مسئولان در ٣ یا ۴سال اخیر متوجه شدهاند. او در پاسخ به «شهروند» درباره پایش میزان منابع آب طی سالهای گذشته میگوید: البته این پایش انجام شده است، اما با کاهش آب چاهها، خشکشدن تالابها و پایینتر رفتن سطح آبهای زیرزمینی متوجه اوضاع شدیم یا به عبارتی بحران عیان شد.
این کارشناسارشد معتقد است؛ پدیده کاهش منابع آبهای تجدیدشونده فقط مختص ایران نیست و بسیای از کشورهای جهان بهویژه درحوزه خاورمیانه و شمال آفریقا گرفتار آن هستند.
صدری دراینباره میافزاید: آب در سه بخش خانگی، صنعتی و کشاورزی مصرف میشود. میان این سه بخش شاید بیشترین مصرف آب مربوط به کشاورزی باشد. وزارت کشاورزی مصرف این بخش را ۶٠ و وزارت نیرو آن را ٩٠درصد کل آب تولیدشده میداند. اگر حتی متوسط این رقم را درنظر بگیریم، باز هم ٧۵درصد آب تولیدشده در ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود. بنابراین میتوان گفت که بخش کشاورزی نیز به سهم خود به کاهش آبهای تجدیدشونده نیز دامن زده است.
به هرحال او معتقد است با وجود بحران، همگرایی در دولت برای پرداختن به این معضل و حفظ آب وجود ندارد. به گفته صدری معضل آب فقط به وزارت نیرو و کشاورزی مربوط نمیشود، وزارت مسکن، وزارت صنعت، سازمان محیطزیست و بقیه نیز در این مشکل سهیم هستند. او دراینباره میافزاید: در این مقوله رویکرد واقعی در دولت نیست، هرکدام از وزارتخانهها برنامههای خود را دارند اما هیچ کدام برنامه جامعی برای مقابله با تنش آبی و کاهش آبهای زیر زمینی ندارند. تصمیمگیریهایی که درحوزه مدیریت یکپارچه منابع آب انجام میشود، یگانه نیست. بنابراین ۵ تا ١٠ سال دیگر نیز هنوز با همین مشکل روبهرو خواهیم بود. به عقیده مسئولان کشوری باید همه به این باور برسند که همه با هم درجهت حل مشکل حرکت کنند.
منبع : پایگاه تحلیلی آب